هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از امیر یا خواجه‌ای درخواست لطف و مرحمت می‌کند و از او می‌خواهد که با مهربانی و عدالت رفتار کند. شاعر به فضایل و بزرگی این شخص اشاره می‌کند و از او می‌خواهد که مشکلات را برطرف کند. همچنین، شاعر به تأثیر مثبت حضور و بخشش این شخص در جهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۳۱ - در مدح و شکایت و گله و طلب عنایت و شفاعت وصله

ای خواجه ای که نیستت از خواجگان نظیر
بر کهتران عزیزی و بر مهتران خطیر

هستی تو آن رشید که از رشد دولتت
بر چرخ بخت ماه سعادت بود منیر

باهمت بلند تو بهتر زمین پست
با دولت جوان تو خوش تر جهان پیر

کوهی ز بخشش تو گرانی بود سبک
طفلی ز خانه تو صغیری بود کبیر

در خواجگی به فخر پذیرفته ام تو را
در بندگی به فضل رهی را فرا پذیر

زین کارمان برآر چو موی از میان ماست
با ما چرا شدستی چون کارد با پنیر

از تو شکایتی نکنم پیش کردگار
گر تو عنایتیم کنی در بر امیر

در بندمان مدار و نشانهای کژ مده
ما را به پا مگیر و با دست راست گیر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰ - در گله از بزرگی ابراهیم نام که چرا پدرش را گرفته و طلب رهائی او
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲ - در مدح و تبریک عید و تقاضای صلت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.