هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که عشق با تمام زیبایی‌ها و شیرینی‌هایش، رنج و درد نیز به همراه دارد. عاشق در راه معشوق سختی‌ها را تحمل می‌کند و گاه حتی از شادی‌های دنیا دور می‌شود. همچنین، اشاره می‌شود که جستجوی عشق حقیقی مانند جستجوی سیمرغ، کاری دشوار و ناممکن به نظر می‌رسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۷ - در غزل است

کسی در عشق تو دلریش باشد
که مسکین عاشق و درویش باشد

ز شادیها شود بیگانه آن دل
که با اندوه عشقت خویش باشد

هر آن کو صحبت سیمرغ جوید
به هر حالی محال اندیش باشد

فغان از چشم مست تو که پیوست
موافق سوز و کافرکیش باشد

بود درمان هجرت درد عاشق
که یاد گرگ رنج میش باشد

پسندی کز لب نوشینت ای جان
جهان را نوش و ما را نیش باشد

هر آن کو عشق بازد با تو معشوق
زهر عاشق بتر دلریش باشد

ندانی پس نگارینا که آن را
که بامش بیش برفش بیش باشد

پس از هر سروری باشد قوامیت
ولی در عشق بیش از پیش باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶ - در غزل است
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸ - در غزل است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.