هوش مصنوعی:
در این متن، داستان یک کاروان که مورد حمله دزدان قرار میگیرد روایت میشود. پس از حمله، افراد کاروان متحد میشوند و یک راهزن که با دزدان همراه بود نیز تغییر میکند. در ادامه، راهرویی در این مسیر ثروتمند میشود و پاسخهای عجیبی به پرسشها میدهد. دزدان پس از حمله به کاروان میروند و مردم برای عبور از آب بر روی پل جمع میشوند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم اخلاقی و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژگان و ساختارهای قدیمی ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.
شمارهٔ ۲ - قطعهٔ منقول در تاریخ بیهقی
کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد
آب پیش آمد و مردم همه بر قنطره شد
گله دزدان از دور بدیدند چو آن
هر یکی زیشان گفتی که یکی قسوره شد
آنچه دزدان را رای آمد بردند و شدند
بد کسی نیز که با دزد همی یکسره شد
رهروی بود در آن راه درم یافت بسی
چون توانگر شد گفتی سخنش نادره شد
هرچه پرسیدند او را همه این بود جواب:
کاروانی زده شد کار گروهی سره شد
آب پیش آمد و مردم همه بر قنطره شد
گله دزدان از دور بدیدند چو آن
هر یکی زیشان گفتی که یکی قسوره شد
آنچه دزدان را رای آمد بردند و شدند
بد کسی نیز که با دزد همی یکسره شد
رهروی بود در آن راه درم یافت بسی
چون توانگر شد گفتی سخنش نادره شد
هرچه پرسیدند او را همه این بود جواب:
کاروانی زده شد کار گروهی سره شد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱ - قصیده
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳ - دو بیت منقول در ترجمان البلاغه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.