۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۵ - به شاهد لغت غلغلیج، بمعنی دغدغه یعنی آنکه پهلوی کسی را یا زیر کش بر انگشت بکاوی و بجنبانی تا بخندد

چو بینی آن خر بدبخت را ملامت نیست
که بر سکیزد چون من فرو سپوزم بیش

چنان بدانم من جای غلغلیجگهش
کجا بمالش اول فتد بخنده خریش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴ - به شاهد لغت خرانبار، بمعنی آن که جماعتی در کاری جمع شوند و . . .
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶ - به شاهد لغت خشکانج، بمعنی خشک اندام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.