۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۱ - به شاهد لغت نخکله، بمعنی گوزی ( گردویی) سخت

ای بزفتی علم بگرد جهان
بر نگردم بتو مگر بمری

گرچه سختی چو نخلکه مغزت
جمله بیرون کنم بچاره گری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰ - به شاهد لغت چنبه، بمعنی چوب پشت در . . .
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲ - به شاهد لغت چیستان، بمعنی اغلوطه پرسیدنی که بعربی لغز گویند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.