۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰

به سوی کلبه ام ای آفت زمانه بیا
به جانب صدف ای گوهر یگانه بیا

به انتظاریی پابوسیت چو نقش قدم
نهاده ام سر خود را به آستانه بیا

چو لاله در جگرم داغ ها شده پیدا
فتاده بی رخ تو آتشم به خانه بیا

برای مقدمت آماده کرده ام بزمی
سخن دراز مگردان و بی بهانه بیا

گشاده ام به هوای تو چون کمان آغوش
برا ز خانه چو تیر و پی نشانه بیا

به بردن دل ما زلف و خال حاجت نیست
که گفته بود که اینجا به دام و دانه بیا

مرا چو شانه دورویی و صد زبانی نیست
چو زلف در بغلم بی اصول شانه بیا

چو سیدا ز چمن بس که دورم ای بلبل
به ناله ام مددی کن ز آشیانه بیا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.