هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا یا یکی از شاعران صوفی‌مسلک است که به موضوعاتی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، عشق الهی، انتظار و حسرت می‌پردازد. شاعر از بی‌خودی، انتظار بی‌پایان و عشق بی‌حد به معشوق الهی سخن می‌گوید و از تعلقات مادی و اعتبارهای دنیوی دوری می‌جوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و اصطلاحات صوفیانه دارد.

شمارهٔ ۵۸

رویت گل سرسبد لاله زارها
خطت متاع قافله نوبهارها

در بوستان ز حسرت پابوس سرو تو
خمیازه می کشند لب جویبارها

رفتار تو گرفته سر راه کبک را
تمکین تو شکسته سر کوهسارها

ای چشمه حیات تغافل ز حد گذشت
موج سراب اشک من است آبشارها

هرگز ز دیدنت نشود سیر چشم ما
بی انتهاست سلسله انتظارها

تنگ است جامه گل رعنا به دوش من
آسوده ام ز پیرهن اعتبارها

زین قوم مرده دل چه طمع می کند کسی
بینند پیش پا به چراغ مزارها

وقت است سیدا ز پی بیخودی رویم
ما را گداخت پیرویی اختیارها
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.