هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و حسرت ناشی از دوری از یار می‌گوید و آرزو می‌کند که بتواند به جای نشستن در غم، با یار به شادی بنشیند. او از بی‌طاقتی و رنج راه عشق سخن می‌گوید و از یار می‌خواهد که او را در ندامت و اشک رها نکند. شاعر احساس می‌کند که در راه عشق پایمال شده و آرزو می‌کند که بتواند به آرامش برسد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل ۲۶۵

تا چند به غمخانهٔ حسرت بنشینم
وقتست که با یار به عشرت بنشینم

بی طاقتیم در ره او می‌رود از حد
کو صبر که در گوشهٔ طاقت بنشینم

تا چند روم از پی او بند کنیدم
باشد که زمانی به فراغت بنشینم

داغ تو مرا شمع صفت سوخت کجایی
مگذار که با اشک ندامت بنشینم

پامال شدم چند چو وحشی به ره غم
از دست تو بر خاک مذلت بنشینم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۶۴
گوهر بعدی:غزل ۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.