هوش مصنوعی: این متن شعری است که بیانگر عشق و فداکاری است. شاعر از تلاش‌ها و رنج‌هایی که در راه عشق متحمل شده سخن می‌گوید و از زهر و دردهایی که از معشوق کشیده است. او همچنین به شب‌های تاریک و روشنایی‌هایی که از مهتاب دریافت کرده اشاره می‌کند و از خواب غفلت و بیداری سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل ۲۶۷

هر خون که تو دادی چو می ناب کشیدیم
زهر تو به سد رغبت جلاب کشیدیم

این باب محبت همه اشکال دقیقست
ما زحمت بسیار در این باب کشیدیم

دوش از طرف بام کسی پرتو مه تافت
از ظلمت شب رخت به مهتاب کشیدیم

گر آهن بگداخته در بوتهٔ ما ریخت
گشتیم سراپا لب و چون آب کشیدیم

هر چند خسک بود از او در ته پهلو
در بستر از او محنت سنجاب کشیدیم

ای دیده به خوابی تو که با اینهمه تشویش
از غفلت این بخت گران خواب کشیدیم

وحشی نپسندند به پیمانهٔ دشمن
آن زهر که ما از کف احباب کشیدیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۶۶
گوهر بعدی:غزل ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.