هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و دوری معشوق می‌نالد و از شوریدگی و بی‌قراری خود سخن می‌گوید. او از ربودن دامن معشوق و بسته شدن لب‌های خموش خود شکایت دارد و می‌پرسد که پس از رفتن معشوق، چه کسی خواهد توانست جای خالی او را پر کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به کار رفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۰۴

ز من رنجیده یی صیاد هوش من که خواهد شد
کلید قفل لبهای خموش من که خواهد شد

لب لعل خود از پرسیدن احوال من بستی
حریف سرمه آواز گوش من که خواهد شد

به صد جان می خریدم باده از میخانه چشمت
به رویم بستی این در می فروش من که خواهد شد

چو گل در سینه پنهان بود از وصل تو راز من
ربودی دامن از کف پرده پوش من که خواهد شد

به جانم شورشی چون سیدا افگندی و رفتی
تو خود برگو زبان بند خروش من که خواهد شد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.