هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و جدایی سخن می‌گوید و از بی‌توجهی معشوق شکایت می‌کند. او از اشک‌ها و آه‌هایش می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. شاعر همچنین از تأثیرات منفی هجران و خشم میان خود و معشوق می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوق به او بازگردد و از او دوری نکند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.

غزل ۲۷۷

دو هفته رفت که ننواختی به نیم نگاهم
هنوز وقت نیامد که بگذری ز گناهم

کرشمه‌ای که نکاهد ز حسن اگر بنوازی
به لطف گاه به گاه و نگاه ماه به ماهم

میان ما و تو سد گونه خشم شد همه بیجا
چنین مکن که مرا عیب می‌کنند و ترا هم

کدام ملک به توفان دهم کدام بسوزم
که فرق تا به قدم سیل اشک و شعلهٔ آهم

فتاده‌ام به رهت چشم و گوش گشته سراپا
بیا که گوش به آواز پا و چشم به راهم

مکن که عیب کنندت ز چون منی چو گریزی
که نیکنامی جاوید از برای تو خواهم

چو وحشی از چمن وصل رستم اول وآخر
سموم بادیهٔ هجر ، زرد کرد گیاهم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۷۶
گوهر بعدی:غزل ۲۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.