۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۵

دل قمری سرو قد رعنای محمد
سر در هوس نقش کف پای محمد

پیچیده دو گیسوی کمندش ز دو جانب
چون سنبل تر بر رخ زیبای محمد

جبریل که سر خیل جمیع ملک آمد
تاج سر او کرد قدم های محمد

چون نافه آهو بود امروز مدینه
لبریز ز بوی چمن آرای محمد

خیاط ازل دوخته با سوزن تقدیر
پیراهن اقبال به بالای محمد

چون شاخ گل و سرو به گلزار نبوت
ممتاز بود قامت یکتای محمد

خورشید و مه و مشتری و زهره و سید
هستند شب و روز به سودای محمد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.