هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود مصلحت‌اندیشی و تلاش برای دوری از معشوق، نمی‌تواند در برابر جذبه‌های عشق مقاومت کند. او از آرزوها و حسرت‌های خود می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی با وجود تلاش برای کنترل خود، باز هم به سمت معشوق کشیده می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل ۲۸۳

مصلحت دیده چنین صبر که سویش نروم
ننشینم به رهش بر سر کویش نروم

هست خوش مصلحتی لیک دریغا کو تاب
که یک امروز به نظارهٔ رویش نروم

آرزو نام یکی سلسله جنبانم هست
خود به خود من به شکن گیری مویش نروم

سد صلا می‌زند آن چشم و به این جرأت شوق
بر در وصل ز اندیشهٔ خویش نروم

گر توان خواند فسونی که در آیند به دل
هرگز از پیش دل عربده جویش نروم

ساقی ما ز می خاص به بزم آورده است
نیست معلوم که از دست سبویش نروم

وحشی این عشق بد افتاد عجب گر آخر
در سر حسرت رخسار نکویش نروم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۸۲
گوهر بعدی:غزل ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.