۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۴۹

با پریشان روزگاران یار دارد اختلاط
مهر نتواند کشیدن در کمند احتیاط

سالکان را زیر گردون نیست جای خواب امن
خون چندین کاروان را خورده خاک این رباط

عاشقان مفلس خود را به سنگ کم مزن
چغد این ویرانه را خالی نمی باشد بساط

بر سر تیغش هجوم بی گناهان را ببین
گر ندیدی تشنگان را بر لب آب فراط

هر که اینجا بگذرد از آرزوها سیدا
می‌تواند همچو برق آسان گذشتن از صراط
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.