هوش مصنوعی:
شاعر از تجربههای عاشقانه و دیوانگیهای خود میگوید، از توبه کردن و ترک میخانه سخن میگوید، و از سفر کردن و دوری از آشنایان و صبر و دین و دل بیگانه شدن صحبت میکند. در نهایت، از تاثیر شراب و از دست دادن خود در یک پیمانه شراب میگوید.
رده سنی:
18+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای سنین پایینتر مناسب نباشد.
غزل ۲۸۸
ز کوی آن پری دیوانه رفتم
نکو کردم خردمندانه رفتم
بیا بشنو ز من افسانه ی عشق
که دیگر بر سر افسانه رفتم
ز من باور کند زاهد زهی عقل
که کردم توبه وز میخانه رفتم
سفر کردم ز کوی آشنایی
ز صبر و دین و دل بیگانه رفتم
چه می بود اینکه ساقی داد وحشی
که من از خود به یک پیمانه رفتم
نکو کردم خردمندانه رفتم
بیا بشنو ز من افسانه ی عشق
که دیگر بر سر افسانه رفتم
ز من باور کند زاهد زهی عقل
که کردم توبه وز میخانه رفتم
سفر کردم ز کوی آشنایی
ز صبر و دین و دل بیگانه رفتم
چه می بود اینکه ساقی داد وحشی
که من از خود به یک پیمانه رفتم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۲۸۷
گوهر بعدی:غزل ۲۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.