۳۵۶ بار خوانده شده

غزل ۲۸۷

دارد که چون تو پادشهی بنده‌ات شوم
قربان اختلاط فریبنده‌ات شوم

بیعانهٔ هزار غلام است خنده‌ات
صد بار بندهٔ لب پر خنده‌ات شوم

صد کس به یک نگه فکنی در کمان لطف
شیدایی نگاه پراکنده‌ات شوم

پروانه سوزد از پی صد گام پرتوت
سرگرم شمع عارض تابنده‌ات شوم

خوش اختریست اینکه بر آمد به طالعت
وحشی غلام اختر تابنده‌ات شوم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۸۶
گوهر بعدی:غزل ۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.