هوش مصنوعی: این متن به موضوع دیوانگی و عشق می‌پردازد و از مفاهیمی مانند کفر و دین، جنگ با جهان، عشق به عنوان معلم، و بی‌خودی در عشق سخن می‌گوید. شاعر از دیوانگی به عنوان یک مکتب و مشرب یاد می‌کند که در آن عاشقان به مقصدی فراتر از آسمان می‌رسند و از قید و بندهای عقلانی رها می‌شوند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۴۳

کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوانگی
جنگ با کونین دارد مشرب دیوانگی

یا معلم لیلی و مجنون ندارند احتیاج
عشق استادی کند در مکتب دیوانگی

خاک صحرا را به رقص آورد شور گردباد
کیست می سازد تلاش منصب دیوانگی

مقصد عاشق نمی گنجد به زیر آسمان
باشد از اندازه بیرون مطلب دیوانگی

عاقل از سنگ ملامت می کند پهلو تهی
ریختند این خشت را در قالب دیوانگی

داغ سودای جنون پوشیده است از چشم خلق
خیره می سازد نظر را کوکب دیوانگی

از سواد بی خودی هر کس نگردد بهره مند
خانه زنجیر باشد مکتب دیوانگی

سیدا اهل جنون را نیست در محشر حساب
باد ایام خزان باشد تب دیوانگی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.