۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹ - حلواگر

دلبر حلواگرم را هست تیغی دلخراش
از غم او قامتم خم گشت چون حلواتراش

گفتم از آب نباتت کام من شیرین نشد
پشت تیغی زد که شد مغزم چو حلوا پاش پاش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸ - زرگر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰ - حلواگر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.