هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از معلم خود شکایت می‌کند و احساسات خود را درباره رفتار ناعادلانه و سختگیرانه او بیان می‌کند. شاعر از ظلم و بی‌عدالتی معلم خود رنجیده و آرزو می‌کند که معلمش مجازات شود. او همچنین از نادانی خود در گذشته اظهار پشیمانی می‌کند و آرزو می‌کند که زندگی را به گونه‌ای دیگر می‌ساخت.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و انتقاد اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و استعاره‌های پیچیده شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

غزل ۳۶۶

لاله‌اش از سیلیت نیلوفری شد آه آه
ای معلم شرم از آن رویت نشد رویت سیاه

ای معلم ، ای خدا ناترس، ای بیدادگر
من گرفتم دارد او همسنگ حسن خود گناه

کرد رویت سد نگاه جان فزا ازبهر عذر
خونبهای سد هزاران چون تو ناکس هر نگاه

باد دستت خشک همچون خامهٔ آن ماهرو
باد رخسارت سیه چون مشق آن تابنده ماه

جان من معذور فرما، من نبودم با خبر
زندگی را ورنه من می‌ساختم بر وی تباه

این زمان هم غم مخور دارم برای کشتنش
همچو وحشی تیر آه جان گداز عمر کاه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۶۵
گوهر بعدی:غزل ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.