هوش مصنوعی: این شعر به طبیعت و تضادهای موجود در آن مانند رنج و راحتی، امید و حرمان، و هجران و وصال اشاره می‌کند. سپس به نقش انسان در تخریب طبیعت و خشونت‌های بی‌پایان او علیه همنوعان و محیط زیست می‌پردازد. شاعر از انسان می‌خواهد که از خشونت و بی‌رحمی دست بردارد، به دوستی و مروت روی آورد، و با اتحاد و ایمان به خدا، راه صلح و همزیستی را در پیش گیرد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی درباره رفتار انسان با طبیعت و همنوعان است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به خشونت و خونریزی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۰ - خطاب وجدان به طبیعت

طبیعت ای بهم آمیخته اجزا و ارکانی
هویدا گشته از ماهیت اضداد امکانی

بهم پیچیده رنج و راحتی امید و حرمانی
عجین گردیده هجران و وصالی در دو درمانی
منقش پردهٔی از کلک صنع حضرت باری

زمینا آسمانا انجما با این همه زحمت
که هریک می‌کشید و میکنید از جان و دل خدمت

بشر میپرورید و میفزائیدش همی حرمت
مهیا میکنید از بهر او هر دولت و نعمت
چه میبینید از او غیر از شقاوت جز زیانکاری

طبیعت گو با بناء خود این آشوب و شر تا کی
بشر همچون سبع افتاده بر جان بشر تا کی

بگو ای مظهر حق هستی از خود بیخبر تا کی
ستم تا کی جفا تا کی خطا تا کی خطر تا کی
خود آخر کشته خود بدروی بنگر چه میکاری

زدی بر هم بسی ز اشکسته بالان آشیانها را
بر افکندی بسی از بینوایان خانمانها را

ز بیرحمی زدی آتش مکینها را مکان‌ها را
تبه کردی تلف کردی زمینها را زمانها را
چه میجویی از این آدم‌کشی وین مردم‌آزاری

اگر از نسل میمون یا نژاد آدم خاکی
ز مشرق یا که از مغرب زمینی یا که افلاکی

ز یک نوعید با همنوع خود تا چند بی‌باکی
چرا اینقدر بی‌رحمی چرا اینقدر سفاکی
چرا اینقدر خونریزی چرا اینقدر خونخواری

بیا و همت خود را یکی صرف فتوت کن
بگیتی باز راه دوستی باب مروت کن

بهل بیگانگی در خویش ایجاد اخوت کن
خدا را بنده شو تصدیق توحید و نبوت کن
که می‌بیند صغیر این آفت از فقدان دینداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: ترکیب بند
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹ - نصیحت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱ - در هر یک بند از این مربع ترکیب شعر دوم از مولوی رومی قدس سره
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.