۱۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱

ای ازلی ذات از عیوب مبرا
ای ز صفات تو هستی آمده پیدا

بهر ظهور کمال نور صفاتت
کرده کمال ظهور در همه اشیا

کی تو نهان بوده ای ز دیده که باشد
از در و دیوار جلوهٔ تو هویدا

جز تو که از چوب میوه‌ها بنماید
جز تو که آرد ز خاک لاله حمرا

بر سر هر شاخ گل بطرف گلستان
مرغ نباشد مگر به ذکر تو گویا

از تو عیان حسن و عشق هر دو که هستی
صانع زلف مسلسل و دل شیدا

از پی زینت فزائی چمن حسن
آوری از چشم مست نرگس شهلا

بار خدایا تویی که ذکر تو گویند
در همه دیر و حرم کنشت و کلیسا

در طرق اعتقاد سوی تو پویند
جمله یهود و مجوس و مسلم و ترسا

از تو بهر دل که نور معرفتی تافت
دم نتواند زدن دگر ز من و ما

وصف تو را نی همین صغیر نه در خور
مانده در این ره به جا چه پیر و چه برنا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.