۱۰۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۴

فرقی نمانده در عمل خوب و زشت ما
یکسان شده است کعبه و دیر و کنشت ما

انجام خود ز خوی بد و نیک خود بیاب
در ما نهفته دوزخ ما و بهشت ما

گر برخلاف میل رود عمر چاره چیست
بوده است این ز روز ازل سرنوشت ما

حالی بود عمارت ما خاک و خشت غیر
تا خود عمارت که شود خاک و خشت ما

گوئی به هیچ روی تغیر پذیر نیست
دست طبیعت آنچه نهد در سرشت ما

گر سعی ماست حاصل ما روز رستخیز
نبود بغیر صاعقه در خورد کشت ما

کفر است ناامیدی و بیگانگی صغیر
باشد که ننگرند بکردار زشت ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.