هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به ستایش معشوق الهی و بیان عظمت و مهربانی او میپردازد. شاعر با زبانی غنی و تصاویر زیبا، توصیف میکند که چگونه معشوق، با وجود بیمکانی و بیزمانی، در دلهای عاشقان جای گرفته و چگونه مهربانیاش از همه مهربانها بیشتر است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و زبانی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اشارات قرآنی و فلسفی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۳۹
ای نام عاشقسوز تو ورد زبانها
وی یاد جانافروز تو آرام جانها
با اینکه بیرون از زمان و از مکانی
شاه زمانها هستی و ماه مکانها
گفتی نفخت فیه من روحی به قرآن
هستی خود ای جان جهان روح روانها
منزل گرفتی در دل دلدادگانت
گرچه نگنجی در زمین و آسمانها
فرط ظهورت پرده روی نکو شد
ای بینشان پنهان شدستی در نشانها
نقش بدیعی باشدت از خامه صنع
هر گل که میروید به طرف بوستانها
هرگز ندیدیم از تو غیر از مهربانی
ای مهربانتر از تمام مهربانها
وصفت نیامد در بیان یک از هزاران
چندان که گفتند اهل بینش داستانها
کی میتوان بردن صغیر این ره به پایان
در این بیابان گشته گم بس کاروانها
وی یاد جانافروز تو آرام جانها
با اینکه بیرون از زمان و از مکانی
شاه زمانها هستی و ماه مکانها
گفتی نفخت فیه من روحی به قرآن
هستی خود ای جان جهان روح روانها
منزل گرفتی در دل دلدادگانت
گرچه نگنجی در زمین و آسمانها
فرط ظهورت پرده روی نکو شد
ای بینشان پنهان شدستی در نشانها
نقش بدیعی باشدت از خامه صنع
هر گل که میروید به طرف بوستانها
هرگز ندیدیم از تو غیر از مهربانی
ای مهربانتر از تمام مهربانها
وصفت نیامد در بیان یک از هزاران
چندان که گفتند اهل بینش داستانها
کی میتوان بردن صغیر این ره به پایان
در این بیابان گشته گم بس کاروانها
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.