هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق بی‌قید و شرط شاعر به معشوق است. شاعر خود را کاملاً تسلیم معشوق می‌داند و هیچ پناه و راه فراری جز او نمی‌شناسد. او از جفاهای معشوق شکایت دارد، اما در عین حال تأکید می‌کند که هیچ گریزگاهی از حکمت و قدرت معشوق وجود ندارد. شاعر معشوق را تنها پادشاه واقعی می‌داند و هرگونه سؤال یا اعتراضی را در برابر او بی‌معنی می‌خواند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ذلت و جفا ممکن است برای سنین پایین نامناسب تلقی شود.

شمارهٔ ۹۴

به غیر عشق توام ای صنم گناهی نیست
چرا به سوی منت از کرم نگاهی نیست

من از جفای تو بر درگه تو می‌نالم
کجا روم چه کنم جز توام پناهی نیست

بگفتیم ز کمندم بجوی راه فرار
به جز به سوی تو از هیچ سوی راهی نیست

کس از تو رو نتوانست درگریز آرد
که در احاطه حکمت گریزگاهی نیست

ملوک را سر ذلت بر آستانهٔ توست
بلی به غیر تو در ملک پادشاهی نیست

اگر به قهر کشی ور به لطف بنوازی
سئوال معترض و حکم دادخواهی نیست

صغیر جز تو ندارد مراد و منظوری
به صدق دعوی او از تو به گواهی نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
علی احمدی
۱۴۰۳/۱۱/۸ ۰۴:۰۶

بیت اول:
چرا به سوی منت ....

بیت سوم:
بگفتیم ز کمندم ....

گوهرین: با سلام و احترام. اصلاح شد. سپاس.