هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، به موضوع عشق، محبت، رنج‌های عاشقانه و بی‌اعتنایی معشوق می‌پردازد. شاعر از درد عشق و نادیده گرفته شدن توسط معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که عشق تنها دغدغه‌ی اوست. همچنین، اشاره‌ای به مفاهیم فلسفی مانند راستی، ناپایداری دنیا و فراموشی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم فلسفی و انتزاعی موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹۳

کی توان گفتن که او با ما سر و کاری نداشت
حس عالمگیر او جز ما خریداری نداشت

تیر مژگانش نکردی جز دل ما را نشان
حلقهٔ زلفش بغیر از ما گرفتاری نداشت

ماه کنعان خسرو مصر ملاحت بود لیک
بی زلیخا حسن او گرمی بازاری نداشت

کارها جز عشق بازی سربسر بازیچه بود
زان دل ما در جهان جز عاشقی کاری نداشت

بار محنت بردن آسانتر ز بار منت است
شادمان آنکو بغم خو کرد و غمخواری نداشت

گیتیش در دخمهٔ محو و فراموشی سپرد
آنکه بگذشت وزنام نیک آثاری نداشت

چرخ هرگز بر مراد راستان دوری نزد
راستی جز کجروی این سفله رفتاری نداشت

همچو بلبل از چه مینالید روز و شب صغیر
گر به پای دل ز عشق گلرخی خاری نداشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.