هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه بر محوریت عشق الهی و فنا در معشوق حقیقی می‌چرخد. شاعر بیان می‌کند که در راه عشق، هیچ فاصله‌ای بین عاشق و معشوق نیست و تمام مراحل سلوک به وحدت می‌رسد. او تأکید می‌کند که در این مسیر، نشانه‌های دنیوی مانند ردپای قافله اهمیت ندارند و تنها مسئله‌ی مهم، عشق است. همچنین، شاعر به دیوانگی عاشقان و وابستگی آنان به زلف معشوق اشاره می‌کند و در پایان، از منقبت شیر حق سخن می‌گوید که در دفتر نظمش هیچ ورق باطله‌ای وجود ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۰۲

غیر از تو میان تو و او فاصله ای نیست
این مرحله طی کن که دگر مرحله ای نیست

زان ره که روند اهل فنا هر چه ببینی
نقش کف پا و اثر قافله ای نیست

شکر و گله از هجر نشان می دهد آری
در وصل دگر حالت شکر و گله ای نیست

کی قسمت هر جان هوسناک شود وصل
این لقمه بلی در خور هر حوصله ای نیست

واعظ ره خود گیر که در مذهب عشاق
جز مسئلهٔ عشق دگر مسئله ای نیست

ما سلسله دیوانه وشانیم که ما را
جز سلسلهٔ زلف بتان سلسله ای نیست

تا منقبت شیر حق آئین صغیر است
در دفتر نظمش ورق باطله ای نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.