هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و بی‌قید و شرط شاعر به معشوق است. شاعر تأکید می‌کند که جز معشوق، هیچ چیز دیگری در نظرش ارزش توجه ندارد و حاضر است هر سختی را برای وصال معشوق تحمل کند. او همچنین به بی‌توجهی دیگران به ارزش واقعی معشوق اشاره می‌کند و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و برخی اشارات عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۱

ما را بجز از روی تو منظور نظر نیست
ما را بجر از کوی تو مأوای دگر نیست

از جور رقیبان ز رهت روی نتابم
من وصل تو میجویم و خوفم ز خطر نیست

قدر رخ خوب تو نداند همه چشمی
هر بی سر و پایی به جهان اهل نظر نیست

گو خون جگر نوش کن و خاک بسر ریز
آنرا که ز دیدار تواش شوق بسر نیست

گر عشق نداری بر کس قدر نداری
قدری نبود آن شجری را که ثمر نیست

گر دست ز افتاده بگیری هنر آنست
ور نه زدن پای به افتاده هنر نیست

ما بوسه نخواهیم جز از لعل لب یار
آری مگسانرا هوس الا بشکر نیست

جانا ز صغیر ار نکنی یاد چه تدبیر
شاهی و تو را جانب درویش گذر نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.