هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و فتنه‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از جور و جفای معشوق شکایت می‌کند، اما در عین حال آن را نشانه‌ای از مهر و وفا می‌داند. او عشق را بالاتر از قدرت و ثروت می‌داند و بیان می‌کند که عاشقان با دل این راه را طی می‌کنند، نه با عقل. همچنین، شاعر به مستی و شیفتگی ناشی از عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و شیفتگی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۵

هر آنچه فتنه در این عالم و هر آنچه بلاست
ز چشم و قامت آن لعبت سهی بالاست

بخون کشیده هزاران هزار عاشق و باز
همیشه بر سر کویش ز عاشقان غوغاست

ز چشم او شده مفتون چون من بسی تنها
همین نه فتنهٔ چشمش برای من تنهاست

کسی که گشت اسیر کمند وی با او
همیشه بر سر ناز و عتاب و جور و جفاست

شها ز جور تو می نالم و پشیمانم
چرا که جور و جفای تو عین مهر و وفاست

تو پادشاهی و ما بندهٔ تو هر چه کنی
بکن که هیچ بکارت نه جای چون و چراست

طریق عشق به دل طی کنند مشتاقان
نه احتیاج بسر اندر ا ین ره و نه بپاست

ز جام جم بحقیقت دو جرعه نوشیدن
هزار مرتبه بهتر ز ملکت داراست

به هر که می نگری مست می رود‌ام ا
صغیر مست می و شیخ شهر مست ریاست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.