هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، درد و رنج عاشقی و دوری از معشوق را بیان می‌کند. شاعر از بی‌پایانی دوری و نبود صبح پس از این شب تاریک شکایت دارد. او از نبود محرم راز برای فرستادن غم دل به یار می‌نالد و خود را در دام عشق اسیر می‌بیند. حافظ با اشاره به تاریخ روزگار، بر بی‌همتایی دور جام تاکید می‌کند و عاشقی را شرطی بی‌اندازه می‌داند که برای هر کسی مناسب نیست. در پایان، او توصیه می‌کند که برای پیمودن راه عشق باید پخته بود، چرا که این راه برای ناپخته‌ها مناسب نیست.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۶

دور هجران را مگر اتمام نیست
یا مگر صبح از پی این شام نیست

با که بفرستم غم دل را بدوست
چون صبا هم محرم پیغام نیست

نی منت تنها به دام افتاده‌ام
کیست آنکو بستهٔ این دام نیست

خوانده‌ام تاریخ دور روزگار
هیچ دوری به ز دور جام نیست

چون دل من عاشقی آغاز کرد
گفتم آعاز تو را انجام نیست

هر کسی کامی گرفت از یار خویش
کس چو من در عاشقان ناکام نیست

عاشقی را شرط بی اندازه است
این قبا زیبا به هر اندام نیست

گر طریق عشق می پوئی صغیر
پخته شو کاین ره ره هر خام نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.