۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۵

تنها براه دوست نباید ز جان گذشت
جز دوست هر چه هست بباید از آن گذشت

باشد برون ز کون و مکان یار و در پیش
هر کس که رفت از سر کون و مکان گذشت

آن مرحله است وادیت ای کعبهٔ مراد
کاول قدم براه تو باید ز جان گذشت

آدم بهشت کوی ترا داشت در نظر
گندم بهانه کرد و ز باغ جنان گذشت

بر آستان پیر مغان هر که سود سر
پایش ز رفعت از سر نه آسمان گذشت

خواهد رسید بر دهن یار بی سخن
هر کسکه چون صغیر ز نام و نشان گذشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.