هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر اشتیاق شدید شاعر به معشوق است. او از هجران و دوری معشوق رنج میبرد و تمام افکارش به یاد رخسار و موی معشوق است. شاعر حتی دین و کفر، روز و شب را از هم تشخیص نمیدهد و تنها به فکر معشوق است. او معشوق را به کعبه تشبیه میکند و عشق به او را بالاتر از هر چیزی میداند. در نهایت، شاعر اعلام میکند که حتی اگر به دنبال گل یا مشک باشد، هدف نهایی او رنگ و بوی معشوق است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۳۶
بیا ای عید مشتاقان که از هجر دو ابرویت
هلالی گشت پشت روزه داران مه رویت
نه دین از کفر بشناسم نه روز از شب که بگذارد
دمی افتم بفکر خویشتن یاد رخ و مویت
فراهم میکنم بهر خود اسباب پریشانی
که شاید نسبتی پیدا کند حالم بگیسویت
نگشتی سجده گاه خلق عالم تا ابد کعبه
نکردی در ازل گر سجده بر محراب ابرویت
فکند از غمزهٔی ها رو ترا در چه من مسکین
توانم چون سلامت جان برم از چشم جادویت
مقیم آنکو بکویت شد نمیجوید بهشت آری
بهشت است آرزومند مقیمان سر کویت
من ار دیدار گل جویم و گر مشک ختن بویم
از ایندارم غرض رنگت وزآندارم طمع بویت
صغیر از آستانت کی تواند روی برتابد
که هر سو روی بنماید دل او را میکشد سویت
هلالی گشت پشت روزه داران مه رویت
نه دین از کفر بشناسم نه روز از شب که بگذارد
دمی افتم بفکر خویشتن یاد رخ و مویت
فراهم میکنم بهر خود اسباب پریشانی
که شاید نسبتی پیدا کند حالم بگیسویت
نگشتی سجده گاه خلق عالم تا ابد کعبه
نکردی در ازل گر سجده بر محراب ابرویت
فکند از غمزهٔی ها رو ترا در چه من مسکین
توانم چون سلامت جان برم از چشم جادویت
مقیم آنکو بکویت شد نمیجوید بهشت آری
بهشت است آرزومند مقیمان سر کویت
من ار دیدار گل جویم و گر مشک ختن بویم
از ایندارم غرض رنگت وزآندارم طمع بویت
صغیر از آستانت کی تواند روی برتابد
که هر سو روی بنماید دل او را میکشد سویت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.