هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، غم و تنهایی را به عنوان تنها همدم انسان معرفی می‌کند و وفاداری غم را در مقایسه با دیگران برجسته می‌سازد. شاعر از نبود یادگاری از جم (نماد شادی و شکوه) در جهان صحبت می‌کند و عشق را بالاتر از حتی مقام جبرئیل می‌داند. او فریب خوردن از عشق را بهتر از بی‌خیالی می‌داند و رنج را بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی می‌خواند. درویش را خوشبخت‌تر از پادشاه می‌داند و اشاره می‌کند که تنها کسانی که از رنج‌های زندگی آگاهند، این سخنان را درک می‌کنند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین نوجوانی به بعد توسعه می‌یابد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و تمثیل‌های استفاده‌شده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۳۸

مدام غیر غمم کس انیس و همدم نیست
بروزگار کسی باوفاتر از غم نیست

چگونه جام نگیرم که غیر صحبت جام
هر آنچه می‌نگرم یادگاری از جم نیست

ببین به حرمت عاشق که میشود محرم
بدان حرم که در آن جبرئیل محرم نیست

فریب دانهٔ خال تو خوردم و شادم
چرا که هر که نخورد اینفریب آدم نیست

در اینجهان مطلب راحت و گشاده دلی
که غیر رنج در این تنگنای عالم نیست

بجان دوست که درویش راست وقت خوشی
که بهر پادشه اسباب آن فراهم نیست

نمی کند ز صغیر این سخن قبول مگر
کسیکه بی خبر از حال پور ادهم نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.