۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۹

جز معرفت از بهر بشر خاصیتی نیست
بی خاصیتی در تو اگر معرفتی نیست

گویم بتو از روی محبت به محبت
میکوش که محبوب تر از این صفتی نیست

ای خود سر خود رو که گریزی ز مربی
درد تو همین بس که ترا تربیتی نیست

بایست گرت عافیت این نادره بشنو
در ده ببلا تن که جز این عافیتی نیست

دانی چو خدا خواسته هرگونه قضا را
راضی بقضا باش که بی مصلحتی نیست

در ملک دل ار شاه شوی مرتبت آنست
بر ملک جهان شاه شدن مرتبتی نیست

ای آنکه شدی خاک ره پیر خرابات
خوشباش که بالاتر از این منزلتی نیست

دانی که برد سود محب علی آری
جز مهر علی در دو جهان منفعتی نیست

مانند صغیر آنچه که خواهی ز علی خواه
کز درگه او رد بخدا مسئلتی نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.