هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به مفاهیمی مانند عدم، عجز انسان در برابر قدرت الهی، عشق و ایثار، و انتظار برای رستاخیز می‌پردازد. شاعر از ضعف انسان در برابر هستی و نیاز به توکل به خدا سخن می‌گوید و همچنین به قدرت و عدالت الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ، قیامت، و عجز انسان نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۲۱۴

در ملک وجود آنچه که از خاک برآید
آن به که عدم گردد و از تاک برآید

خورشید فلک تیره شود روز جهان شب
گر دود دل من سوی افلاک برآید

یکتن ز همه خلق جهان زنده نماند
آن روز که شمشیر تو بی باک برآید

مقتول خم ابروی تو روز قیامت
از زیر لحد با دل صد چاک برآید

دانی چه بود صیقل آئینهٔ خاطر
آهی که سحر از دل غمناک برآید

جز عجز و تضرع ببرت تحفه چه آریم
خاکیم و بجز عجز چه از خاک برآید

در حشر کند دوزخیان را که بهشتی
این کار صغیر از شه لولاک برآید
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.