هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، می‌نوشی، وحدت وجود، و رهایی از قید و بندهای دنیوی می‌پردازد. شاعر از نوشیدن می به عنوان نمادی از شادی و رسیدن به حقیقت یاد می‌کند و زهد خشک را به نقد می‌کشد. همچنین، عشق را به عنوان راهی برای رسیدن به جاودانگی توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عرفانی و استعاره‌های پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مفاهیم مرتبط با آن ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۲۹

می بنوش اکنون که چون هنگام محشر میشود
تاک طوبی گردد و خمخانه کوثر میشود

نوش آندردی که چون در ساغر صافش کنی
عکس موجودات عالم نقش ساغر میشود

زاهدان از زهد خشک و ما بمی تر دامنیم
آتش آیا شعله ور در خشگ یا تر میشود

جان برقص آید مدامم زانکه هر سو بنگرم
پیش چشمم صورت جانان مصور میشود

چون معلق زلف او دیدم بآذرگون عذار
شد یقینم کافران را جا در آذر میشود

کوهکن زد تیشه بر سر خویش را از پا فکند
تا بدانی طی راه عشق از سر میشود

نگذری تا در ره جانان ز جان خود صغیر
کی حیات جاودان بهرت میسر میشود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.