۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۸

ساقی چه باده بود که بر من حواله کرد
مست ابد مرا به نخستین پیاله کرد

با حکمت آن طبیب که صد ساله درد من
درمان بجرعهٔی ز شراب دوساله کرد

یارب شمیم مشگ و زد بر مشام جان
یا نفخهٔ صبا گذر از آن کلاله کرد

با غنچهٔ لب و گل رخسار و سرو قد
بگذشت و داغدار دلم همچو لاله کرد

لعل لبش مکیدم و گفتم بدو خدای
رزق مگس بقند فروشان حواله کرد

خلقی همه بناله و افغان درآمدند
از بس صغیر در غم آنشوخ ناله کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.