هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عاشقانه و تأثیر طبیعت بر حالات روحی انسان می‌پردازد. شاعر از گریه و خنده‌ای سخن می‌گوید که تحت تأثیر عشق و یاد یار است. او طبیعت را همدرد خود می‌داند که در بهار گریه و خنده می‌کند و این حالات را به عشق و فراق مرتبط می‌سازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۴۴

جهان که هر دی و هر نوبهار گرید و خندد
بروزگار من و عهد یار گرید و خندد

خوش است گریهٔ مینا و خندهٔ لب ساغر
علی الخصوص که در لاله زار گرید و خندد

خطاست گریه و بیهوده است خنده آنکس
که جز بفرقت و وصل نگار گرید و خندد

خوش آنکه یار چو پروانه‌ام ببزم محبت
بسوزد و بغمم شمع وار گرید و خندد

بحال زار من است و بیاد روی نگارم
چنین که ابر و چمن در بهار گرید و خندد

مخند بر من اگر بیخودانه گریم و خندم
اسیر عشق نه از اختیار گرید و خندد

صغیر ره ندهد بی سبب بخود غم و شادی
عتاب و مهر چو بیند ز یار گرید و خندد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.