هوش مصنوعی: این شعر از زبان شاعری است که با استفاده از تصاویر طبیعت مانند مرغ سحر، بادیه، چشمهٔ حیوان و شعلهٔ افروخته، احساسات عمیق خود مانند حسرت، حرمان، آرزو و درد را بیان می‌کند. شاعر از طبیعت و عناصر آن به عنوان نمادهایی برای توصیف حالات درونی خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۳۹۷

ای مرغ سحر حسرت بستان که داری
این ناله به اندازهٔ حرمان که داری

ای خشک لب بادیه این سوز جگر تاب
در آرزوی چشمهٔ حیوان که داری

ای پای طلب اینهمه خون بسته جراحت
از زخم مغیلان بیابان که داری

پژمرده شد ای زرد گیا برگ امیدت
امید نم از چشمهٔ حیوان که داری

ای شعلهٔ افروخته این جان پر آتش
تیز از اثر جنبش دامان که داری

ما خود همه دانند که از تیر که نالیم
این ناله تو از تیزی مژگان که داری

وحشی سخنان تو عجب سینه گداز است
این گرمی طبع از تف پنهان که داری
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.