هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و جهان هستی می‌پردازد. در آن از مفاهیمی مانند عشق، رازداری، معرفت و تقدیر سخن گفته شده است. شاعر از جذابیت معشوق، رنج عشق و نیاز به سکوت در مسیر معرفت یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار می‌باشد. همچنین برخی از اشارات عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۸۱

در خمر طرهٔ طرار کمند اندازش
دل چنان رفت که در خواب ندیدم بازش

خواهی ار حال من و یار بدانی اینست
او بخون پیکر من میکشد و من نازش

چرخ را بیضه وش آورده بزیر پر خویش
مرغ دل تا بهوای تو بود پروازش

هست تفسیر شکر خندهٔی از لعل لبت
میرود هر سخن از عیسی و از اعجازش

جام جم گیر بکف تا بتو گردد معلوم
که چه انجام جهانست و چه بود آغازش

رازها بس به بر پیر مغانست ولی
تا بدو سر ندهی پی نبری بر رازش

سخن عشق بود آتش سوزان آری
نتوان کرد بهر خام طمع ابرازش

گوشهٔ معرفت آباد خموشی جایی است
کانکه شد ساکن آن هست ملک دمسازش

نی صغیر است که گوید سخن اینگونه بلی
نائی است آنکه تو از نی شنوی آوازش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.