هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به عشق و شیفتگی خود به معشوق اشاره می‌کند و از ترس آسیب رساندن به او حتی در اندیشه‌هایش می‌گوید. او از پریشانی زلف معشوق و آرزوی نزدیکی به او سخن می‌گوید، همچنین از قدرت جذابیت و تأثیر معشوق بر عاشقانش یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۲۸۳

گر کنم از برگ گل اندیشهٔ پیراهنش
ترسم آسیبی رسد ز اندیشهٔ من بر تنش

از پریشانی بزلفش دارم ار نسبت چه سود
کاش میبودی چو زلفش دستم اندر گردنش

خاک راهش گشته‌ام شاید نهد پا بر سرم
او همی ترسد زمن گردی رسد بر دامنش

تا بتیر غمزه‌ام کرد آن کمان ابرو نشان
شد یقینم هست چشم التفاتی با منش

گر براندازد نقاب از چهره آن یار عزیز
صد چو یوسف خوشه چین باشند گرد خرمنش

عاشقانش را ز رخ آن شهسوار ماهرو
مات سازد تا نگیرد کس عنان توسنش

با همه شیری اسیر چشم او گشتم صغیر
الحذر از نیروی آن آهوی شیرافکنش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.