هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج عاشقانه، ناامیدی و امیدواری، و انتظار وصال یار است. شاعر از دلشکستگی، داغ عزیزان، و جور زمانه مینالد، اما در عین حال به لطف دوست امیدوار است. او از آتش عشق در سینه سخن میگوید و از اعتبار ناچیز خود در جهان شکایت دارد. در نهایت، انتظار فراق و یاد یار بیمهر، شبهایش را به خون گریه تبدیل کرده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق، ناامیدی و امیدواری، و مفاهیم عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات مانند «خون میچکد ز دیدهٔ اختر شمار من» ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۳۵۲
گریم بکار دل من و دل هم بکار من
این است روزگار دل و روزگار من
گفتم که اختیار دل آرم بکف کنون
بینم که هست در کف دل اختیار من
بس در دل است داغ عزیزان عجب مدار
گر بعد مرگ لاله دمد از مزار من
با اینکه ناامید ز خویشم بلطف دوست
دارد امیدها دل امیدوار من
آتشکده است سینهٔ من خواهی ار دلیل
اینک حرارت نفس شعله بار من
گر هستی اعتبار فزاید چه حکمتست
کافزوده نیستی به جهان اعتبار من
در انتظار یارم و ترسم بسر رسد
عمر من و بسر نرسد انتظار من
هر شب بیاد ان مه بی مهر تا سحر
خون میچکد ز دیدهٔ اختر شمار من
جور رقیب و فتنهٔ دور زمان صغیر
سهل است لیک باشد اگر یار یار من
این است روزگار دل و روزگار من
گفتم که اختیار دل آرم بکف کنون
بینم که هست در کف دل اختیار من
بس در دل است داغ عزیزان عجب مدار
گر بعد مرگ لاله دمد از مزار من
با اینکه ناامید ز خویشم بلطف دوست
دارد امیدها دل امیدوار من
آتشکده است سینهٔ من خواهی ار دلیل
اینک حرارت نفس شعله بار من
گر هستی اعتبار فزاید چه حکمتست
کافزوده نیستی به جهان اعتبار من
در انتظار یارم و ترسم بسر رسد
عمر من و بسر نرسد انتظار من
هر شب بیاد ان مه بی مهر تا سحر
خون میچکد ز دیدهٔ اختر شمار من
جور رقیب و فتنهٔ دور زمان صغیر
سهل است لیک باشد اگر یار یار من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.