۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶۲

آن سان سخن بگوی که بتوان نگاشتن
وانرا بکار بستن و معمول داشتن

شرط است بهر درک سخن هوش مستمع
در شوره زار دانه نبایست کاشتن

گفتم بپیر میکده آب حیات چیست
کارم مگر بدست ز همت گماشتن

گفتا برای راحت خلق از ره و داد
تا حد خویش رایت خدمت فراشتن

پیرایهٔ وجود هنرمندیست و بس
یعنی ز خویش نقش بدیعی نگاشتن

چون از جهان صغیر گذشتن مقرر است
نیک است نام نیک پس از خود گذاشتن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.