۱۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸۳

ما بجز عشق ندیدیم صلاح دیگری
غیر از این کار نجستیم فلاح دیگری

آنمباحی که فزونتر بود اجرش ز ثواب
بخدا نیست بجز عشق مباح دیگری

جز از آن باده که ذرات همه مست و بند
در سر ما نبود مستی راح دیگری

ایکه بر خاک بنخفت گذری غره مشو
که تو هم خاک شوی چارصباح دیگری

اینجهان پیره عجوزیست که‌ امروز بود
به نکاح تو وفردا بنکاح دیگری

وه چه خوش دید صلاح و چه نکو گفت صغیر
ما بجز عشق ندیدیم صلاح دگری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.