۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸۵

غیر خونابه چه خوردی ز می انگوری
راحت روح طلب کن ز می‌منصوری

بخور آن می‌که کند تقویت عقل و روان
مخور آن باده که بر عقل دهد رنجوری

جز که از عقل نگردی بسعادت نزدیک
زانچه دورت کند از عقل از آن کن دوری

ترسمت مست برآیی ز لحد روز جزا
که شب و روز رود عمر تو در مخموری

پیش حق عذر جنایات مدان مستی را
نیست مسموع در آن محکمه این معذوری

بنگر حاصل مغروری مغروران را
بس کن این مستی و اینخودسری و مغروری

عالمی سوخته از آتش این آب صغیر
خود که داده است بدین مایه شر دستوری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.