هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و ایثارگرانه شاعر به معشوق است. شاعر از زیبایی‌های معشوق، از جمله چشمان نافذ، خال و خط مشکی، و شیرینی کلامش سخن می‌گوید. همچنین، او از رنج‌های عشق و دل‌شکستگی می‌نالد، اما در نهایت، عشق به معشوق را بالاتر از هر مذهب و آیینی می‌داند و وجود خود را سرشار از عشق معشوق می‌بیند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق ایثارگرانه و رابطه عاشقانه ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۸۸

خواهی ارجا به لب آب روان بگزینی
آن به ای سرو که بر دیدهٔ من بنشینی

سخن تلخ شنیدن ز دهانت عجب است
که تو پا تا بسر ایجان چو شکر شیرینی

آفت جان و تن از غمزهٔ چشم بیمار
رهزن دین و دل از خال و خط مشگینی

من تو را عاشق جانبازتر از فرهادم
تو مرا دلبر طنازتر از شیرینی

با چنین شیوهٔ عاشق کشی و دل شکنی
عجب اینست که آرام دل مسکینی

فارغم با تو ز هر مذهب و کیش و آئین
تو مرا مذهب و کیشی تو مرا آئینی

آنچنان عشق تو پر کرده وجودم که اگر
در من ای جان جهان در نگری خودبینی

به صغیر آنچه رواخواه شوی حکم تراست
ز وفا یا ز جفا هر روشی بگزینی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.