هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از سکوت و اندوه درونی خود شکایت می‌کند و از باده و بزم به عنوان راهی برای فراموشی یاد می‌کند. او بر اهمیت هوشیاری، دانش و ادب تأکید دارد و معتقد است که بدون آن‌ها، انسان به ذلت می‌افتد. در پایان، او به ناتوانی و درماندگی انسان‌ها در جهان اشاره می‌کند و تنها از خداوند یاری می‌خواهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی، اجتماعی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف باده (هرچند در قالب استعاره) ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۹۴

تا کی دلا خموشی یکدم برآر زاری
تا چند پرده پوشی تا چند پرده داری

گر باده ماند باقی از بزم بی نخاقی
جامی بیار ساقی مردیم از خماری

در بزم شاد و خندان بنشسته شهسواران
بردند گوی میدان طفلان به نی سواری

شایستهٔ نمایش هشیاریست و دانش
تا چند جهد و کوشش بر ضد هوشیاری

علم و ادب بباید تا بر شرف فزاید
بی دانشی نزاید الا که طفل خواری

خلق جهان سراسر بیچاره‌اند و مضطر
جز حق، صغیر دیگر از کس مخواه یاری
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.