هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. در آن، شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و از درد فراق و نازهای معشوق شکایت می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به بلندپروازی و سوختن در راه عشق دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند «سوختن در راه عشق» نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۱۶

دمی که پرده ز رخسار خود براندازی
ز روی خود مه و خورشید را خجل‌سازی

بپردهٔی و دل از کف بری چه خواهی کرد
دمی که پرده ز رخسار خود براندازی

نه خون دل خورم‌ام روز با خیال لبت
که سالهاست که با جان خود کنم بازی

ز بند بند من آید نوا که در چنگت
فتاده‌ام چو نی و از لبم تو ننوازی

زمانه نسبت قد تو را چو داد بسرو
برای سرو شد این مایهٔ سرافرازی

بناز بر همه عالم که با چنین صورت
رواست هر قدر ای نازنین بخود نازی

هوای وصل تو چون در سر صغیر افتاد
بسوخت بال و پرش زین بلند پروازی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.