هوش مصنوعی:
این شعر به زندگی و آموزههای حضرت عیسی (ع) میپردازد، از جمله محبت به دشمنان، شفای بیماران، و خدمت به بشریت. سپس به انتقاد از برخی پیروان امروزی میپردازد که از آموزههای اصلی دور شدهاند و به جای محبت، به خشونت و طمع روی آوردهاند.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مفاهیم عمیق مذهبی و انتقادی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، انتقادهای اجتماعی مطرح شده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۳ - کلام عیسی
عیسی مریم چو علم برفراخت
بر به جهان کوس نبوت نواخت
باب عطایش به جهان باز شد
دم به دم آمادهٔ اعجاز شد
اکمه و ابرص فلج اعور عمی
جمله شفا یافت از آن مقتدی
نوع بشر زان شه فرخنده اسم
یافت شفا از مرض روح و جسم
هیکل پاکش که در آن دلق بود
چارهٔ بیچارگی خلق بود
فعل وی ار در نگری سربسر
نیست به جز خدمت نوع بشر
قول وی ار نیک ببینی تمام
امر به رفق است و مداوای عام
از سخنانش که ز در و گهر
هست ثمین تر بر اهل نظر
یک سخن این است که با دشمنان
هم بنمائید محبت ز جان
یک سخنش اینکه به روی شما
کس بزند سیلی اگر از جفا
آن طرفش باز به پیش آورید
تا که از او سیلی دیگر خورید
فرقهئی امروز بر آن ذوالعفاف
نسبت خود داده ولی برخلاف
آنچه که او گفته رها کردهاند
وضع قوانین ز هوی کردهاند
گشته چنان حرص و طمع را اسیر
کامده در نوع کشی بس دلیر
جای محبت که به دشمن کنند
با همه از حرص و طمع دشمنند
دمبدم از بهر جدال و نزاع
آلت حربیه کنند اختراع
راستی ای جامعهٔ عیسوی
به که مر این نکته ز من بشنوی
یا که مکن این حرکات قبیح
یا که مده نسبت خود بر مسیح
بیغرضست آنچه که گوید صغیر
گر بود انصاف از او در پذیر
بر به جهان کوس نبوت نواخت
باب عطایش به جهان باز شد
دم به دم آمادهٔ اعجاز شد
اکمه و ابرص فلج اعور عمی
جمله شفا یافت از آن مقتدی
نوع بشر زان شه فرخنده اسم
یافت شفا از مرض روح و جسم
هیکل پاکش که در آن دلق بود
چارهٔ بیچارگی خلق بود
فعل وی ار در نگری سربسر
نیست به جز خدمت نوع بشر
قول وی ار نیک ببینی تمام
امر به رفق است و مداوای عام
از سخنانش که ز در و گهر
هست ثمین تر بر اهل نظر
یک سخن این است که با دشمنان
هم بنمائید محبت ز جان
یک سخنش اینکه به روی شما
کس بزند سیلی اگر از جفا
آن طرفش باز به پیش آورید
تا که از او سیلی دیگر خورید
فرقهئی امروز بر آن ذوالعفاف
نسبت خود داده ولی برخلاف
آنچه که او گفته رها کردهاند
وضع قوانین ز هوی کردهاند
گشته چنان حرص و طمع را اسیر
کامده در نوع کشی بس دلیر
جای محبت که به دشمن کنند
با همه از حرص و طمع دشمنند
دمبدم از بهر جدال و نزاع
آلت حربیه کنند اختراع
راستی ای جامعهٔ عیسوی
به که مر این نکته ز من بشنوی
یا که مکن این حرکات قبیح
یا که مده نسبت خود بر مسیح
بیغرضست آنچه که گوید صغیر
گر بود انصاف از او در پذیر
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲ - سؤال موسی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴ - مرام احمد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.