هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دفتری سخن می‌گوید که جان‌بخش و دادگر است و تأکید می‌کند که کم بودن عیب نیست، همان‌طور که شهد شکر در مقدار کم هم شیرین است و سنگ کم هم می‌تواند گوهر باشد. او از اقتباس از این بحر دانش می‌گوید و بیان می‌کند که از طعن دیگران نمی‌ترسد. شاعر خود را ریزه‌خور خوان نظامی می‌داند و با فروتنی از اساتید بزرگ مانند نظامی عذر می‌خواهد و اذعان می‌کند که تنها آنچه را که می‌داند بیان کرده است.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و ادبی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از واژگان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای سنین پایین نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴۷ - اعتذار

دفتر جان بخش و داد بشر
عیب مدان باشد اگر مختصر

شهد شکر در کمی افزونتر است
سنگ همانا ز کمی گوهر است

باری از این بحر که شد اقتباس
نیستم از طعن کسی در هراس

چون رهی خواجهٔ نامی شدم
ریزه خور خوان نظامی شدم

با رخ زرد و دل آزرم ناک
عذر همی خواهم از آن روح پاک

هم ز اساتید نظامی روان
میطلبم عذر قصور بیان

گر به تمامی نتوانسته‌ام
گفته‌ام انقدر که دانسته‌ام
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶ - حکایت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸ - حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.