هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و انتظار می‌گوید، از فریب وعده‌های معشوق شکایت دارد و از آتش غیرت و جنون عشق سخن می‌راند. او خواهان رهایی از عقل و تسلیم شدن به احساسات است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند جنون و درد عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲

کو فریب وعده ای، جان بلااندوز را؟
تا به شغل انتظارش بگذرانم روز را

چون کنی دورم، نگاهی کن که بهر احتیاط
رشته می بندند بر پا، مرغ دست آموز را

سینه‌ام را چاک کن ای عشق با تیغ جنون
وز سر من باز کن عقل گریبان‌دوز را

دود برخیزد ز جانم، آتش افتد در دلم
یک نفس گر باز دارم آه عالم سوز را

از فریب وعده ی فردا، تسلی کی شوم؟
چون به یاد آرم خلاف وعده ی امروز را

برق خرمن سوز غیرت، در دل میلی فتد
گر ببیند خوش به غیر، آن شمع بزم افروز را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.